اگه حرف نزنی، پس نیستی

دوست دارم خودمو بکشم

تا بشنوی و دق کنی

یا که بهت زنگ بزنم

جیغ بکشم، حرف نزنی

 

گفتم نمی‌خوام ببینمت

تو دوست من نبودی

حالا می‌گی دلتنگمی

اونم برای من قدیمی

 

قبل این‌که بشکنم و دستای تو زخمی باشه

جوونیم پودر شد، دود شد

اما تو می‌بخشی این غم آخرت باشه

خب خوبه که طبیعی مرد

تو هم مثل تمام آدمای دیگه

گریه نمی‌خواد قتل که نبود

امروزم مثل روازی دیگه

 

تو ندیدی زخممو

گفتم و نشنیدی دردمو

هیچی نگفتم بعدشم

یا حرف توعه یا هیچیه

پس ادامه دیگه برای چیه

این قانون ننوشته‌ی زندگیه

«اگه حرف نزنی، پس نیستی‌»هِ

 

دوست دارم فکر نکنم کی چی دوست داره

چی نمی‌خواد

خودمو گم کنم تو زندگی به جای تو کتاب

بیا خنجرای همو پس بدیم

نه تو برام دوست بودی، نه من برات

 

اما عوضش

تنها که بشم آخرش

گربه و سگ می‌گیرم

تو تنهایی می‌میرم

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *