تقصیر

هر چه شد نه تقصیر توست نه تقصیر من

کسی نمی‌بیند که با چشم‌هایت،

همه‌چیز هیچ می‌شود

من به تمام این ثانیه‌ها

التماس می‌کنم با من بمانند

در گوشه‌ای از قلبم پنهانشان می‌کنم

 

تو نه برای من، نه حتی برای ما

برای این زندگی، هم‌نفسی

تو را نمی‌بازم

 

من به سوی فردا قدم برمی‌گذارم

اشک‌های فردا تنم را می‌لرزانند

سیلشان، بهای امروز است

روزی ویرانم خواهند کرد

 

این نه تقصیر توست، نه تقصیر من

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *