برنامه‌ریزی

از شروع تابستان سال نودو پنج تا پایان تابستان نود و شش, همه چیز اشتباه بود. هیچ تصمیم درستی در آن سال نگرفتم و تصمیمات اشتباه قبلش, انتخاب‌های اشتباهی را با خود می‌آورد. فکر نمی‌کنم هیچ‌گاه سال کنکورم را فراموش کنم. تمام آن‌سال اشتباه بود. از رشته‌ای که برایش درس می‌خواندم, تا روش درس‌خواندنم تا دلیلم و حتی استراحتم. همه‌چیز اشتباه بود.

من هنوزم معتقدم که اگر به نوعی می‌توانست اوضاع تغییر کند, من الآن در جایگاه متفاوتی بودم؛ البته خیلی دیر نشده‌است, به‌تنهایی دارم سعی‌ می‌کنم کلبه‌ی‌آرزوهای تقریبا بربادرفته‌ام را بسازم.

حالا هم در این میان نکته‌ی جدیدی که در مورد برنامه‌ریزی یاد گرفته‌ام, که اگر می‌دانستمش, شاید خیلی چیزها بهتر می‌شد که می‌خواهم با شما به اشتراک بگذارم با این امید که شاید برای شما خیلی چیزها بهتر شود.

به نظر می‌آید که برنامه‌ریزی باید فقط برای کار و مفیدبودن نوشته شود. درصورتی که اگر همراه کارهای مفیدمان  و البته کارهای موردعلاقه‌مان, جایی خالی بگذاریم, با خیال‌راحت استراحت می‌کنیم و با شوق بیش‌تری ادامه می‌دهیم. با این‌تفاوت که استراحت, واقعا استراحت است. استراحتی بدون عذاب وجدان و یا حس تنبل بودن.

خب الا نیم‌ساعت برایت خالی گذاشته‌ام, هرکاری که دوست داری انجام بده. آزادانه و راحت انتخاب کن.

شاید باورتان نشود که با چیدن ساعت‌ها چه‌قدر زمان‌خالی پیدا می‌‌شود. مواظب دقیقه‌ها بودن, همراه با تنش و سقف کوتاهی نیست که به‌اجبار و برای نتیجه‌ی نهایی, باید اوضاعی توان‌فرسا تحمل و گذرانده شود.

برنامه‌ریزی می‌تواند متناسب اخلاق و سلیقه‌ی منحصر به فرد هرکسی نوشته شود و شاه‌بیت این‌جاست که وقتی برای کاری که دوست داری برنامه می‌ریزی, آن را با لذت بیشتری انجام می‌دهی.

برای این‌کار گوگل کلندر را به‌تان پیشنهاد می‌کنم, که خیلی احساس و ظاهر فرهیخته و مجللی دارد.

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *